سفارش تبلیغ
صبا ویژن

90/11/22
11:33 عصر

چند توصیه روانپزشکی

بدست ابرهیم باباپور در دسته


 

 

حرص نخورید. ناراحتی را نبلعید. همانطور که از خوردن غذای مانده و فاسد پرهیز می­کنید از جذب کردن و بلعیدن حرف­های مفت و مزخرف پرهیز کنید. نگذارید حرف­هایی که به نظر خودتان صحیح نمی­آید و چرند است، ذهن­تان را خراب کند و باعث شود که دچار تهوع فکری شوید.

 

اگر دلخورید بیان کنید. اگر می­ترسید ترس­تان را به زبان بیاورید.اگر عصبانی هستید عصبانیت­تان را نشان دهید. گریه دارید؟ گریه کنید. مفاهیمی مثل خویشتن­داری و سکوت و بردباری را بگذارید کنار. این­ها ارزش­هایی ست که حکومت­های دیکتاتوری تبلیغ می­کنند که بتوانند فرد را از همان آغاز، در خانواده سرکوب کنند و یک مشت آدم ترس خورده تحویل جامعه بدهند. ناراحتی­ها را باید ابراز کرد و گرنه بعدها می شود کابوس. می شود تیک عصبی. تنگی­نفس. خارشِ­تن. می شود دسیسه­چینی و بهانه­جویی. ناخن و لب جویدن و تند تند پاها را تکان دادن.

 

نگذارید کسی اعتماد به نفس شما را خدشه دار کند. با نگاه. با لبخند معنی­دار. با کنایه. با حرف و طعنه.  سعی کنید به خودتان ایمان بیاورید. با خودتان صلح کنید. خودتان را همانطور که هستید دوست داشته باشید. چهره­تان را، اندام­تان را. صلح کردن با خود آغاز زندگی­ست.

 

از گذشته­ فرار نکنید و آن را بپذیرید. با خود مهربان باشید و اشتباهات و غفلت­ها را به خودتان ببخشید. نگذارید ظلم و جفای دیگران در گذشته از شما یک قربانی بسازد. در نقش قربانی رفتن گاه برای بعضی می­شود همه ­ی محتوای زندگی شان. سالها در عزای خود می­نشینند و هیچ چیز هم تغییر نمی­کند.  از گذشته فرار نکنید اما در گذشته هم غرق نشوید و در سوگ روزهای خوب از دست رفته ننشینید. هیچ زمانی جذاب­تر از زمان حال نیست.

 

از خودتان به اندازه­ی توانایی­تان انتظار داشته باشید. سعی کنید حد توانایی­تان را بشناسید. بیشتر ما حد توانایی خود را نمی­شناسیم و به همین خاطر همیشه از حد توانایی خود فراتر می­رویم. ممکن هم هست در کاری موفق بشویم اما چون از توان خود بیشتر مایه گذاشته­ایم، زود دچار خستگی و دلزدگی می­شویم.

 

سعی نکنید دختر و پسر خوب برای پدر و مادر، خواهر خوب، برادر خوب، عروس خوب، داماد خوب، پدر خوب، مادر خوب باشید. این خیلی خوب بودن­ها عاقبت کار دست آدم می­دهد. آدم گاهی می­رود توی نقش­هایی که نقش واقعی­اش نیستند و از من واقعی­اش خیلی فاصله گرفته­ اند.  بهتر است دیگران شما را نپسندند تا اینکه هر روز به جای خود در آینه چهره­ی کسی را ببینید که از شما سوال می­کند: راستی تو کی هستی؟

 

اگر دوست دارید ورزش کنید، ورزش کنید. اگر هم از ورزش بیزارید، ورزش نکنید.اتفاقی نمی­افتد.

 

عشق ورزیدن را در زندگی فراموش نکنید. هرچه هست و می­ماند عشق است و دیگر هیچ.

 

 


90/11/22
11:23 عصر

قرآن

بدست ابرهیم باباپور در دسته

قرآن ! من شرمنده توام اگر از تو آواز مرگی ساخته ام که هر وقت در کوچه مان آوازت بلند میشود همه از هم میپرسند " چه کس مرده است؟ " چه غفلت بزرگی که می پنداریم خدا تو را برای مردگان ما نازل کرده است .


قرآن ! من شرمنده توام اگر ترا از یک نسخه عملی به یک افسانه موزه نشین مبدل کرده ام . یکی ذوق میکند که ترا بر روی برنج نوشته،‌یکی ذوق میکند که ترا فرش کرده ،‌یکی ذوق میکند که ترابا طلا نوشته ،‌یکی به خود میبالد که ترا در کوچک ترین قطع ممکن منتشر کرده و ... ! آیا واقعا خدا ترا فرستاده تا موزه سازی کنیم ؟


  قرآن ! من شرمنده توام اگر حتی آنان که ترا می خوانند و ترا می شنوند ،‌آنچنان به پایت می نشینند که خلایق به پای موسیقی های روزمره می نشینند . اگر چند آیه از ترا به یک نفس بخوانند مستمعین فریاد میزنند " احسنت ...! " گویی مسابقه نفس است ...


  قرآن !‌ من شرمنده توام اگر به یک فستیوال مبدل شده ای حفظ کردن تو با شماره صفحه ،‌خواندن تو آز آخر به اول ،‌یک معرفت است یا یک رکورد گیری؟ ای کاش آنان که ترا حفظ کرده اند ،‌حفظ کنی ، تا این چنین ترا اسباب مسابقات هوش نکنند . خوشا به حال هر کسی که دلش رحلی است برای تو . آنانکه وقتی ترا می خوانند چنان حظ می کنند ،‌گویی که قرآن همین الان به ایشان نازل شده است. آنچه ما باقرآن کرده ایم تنها بخشی از اسلام است که به صلیب جهالت کشیدیم


89/3/16
12:15 صبح

مظلومیت قانون راهنمایی و رانندگی

بدست ابرهیم باباپور در دسته قانون، راهنمایی و رانندگی

در خیابان اصلی شهر امام خمینی (ره)، شاهد چند حرکتی توسط رانندگان و موتور سوران متخلفی بودم که به حریم قانون و دیگران تجاوز می کردند. به خود گفتم تیتروار مروری بکنیم بد نباشد:

1-بی توجهی به دستور پلیس
2-حرکت بر خلاف خیابان یکطرفه توسط موتور سوار
3- بسته نشدن کمربند ایمنی
4-توقف روی خطوط عابر پیاده
5-بی توجهی به تقدم عبور دانش آموزان در جلو مدارس
6-عدم رعایت سبقت ممنوع
7- سرعت غیرمجاز
8-بوق زدن
9-له کردن جداول و موانع سازمان ترافیک شهرداری
10-توقف در پارک ممنوع
11-عدم اخذ برگه پارکبان
12-عدم ر عایت حق تقدم در مسیر اصلی و فرعی
13-ماشین عروس که برای آغاز زندگی مشترکشان عجله داشتند
14-توقف اتوبوس بصورت دوبله و انجام خرید از مغازه احتمال (خرید چند نخ سیگار)
15-سوار کردن مسافر ابتدا و وسط پل های هوایی
16- هندوانه فروشی و ایجاد راه بندان در خیابان با فریاد (به شرط چاقو)
17-کم توجهی مامورین راهنمایی و رانندگی به متخلفین در طول مسیر
18-صحبت با موبایل در هنگام رانندگی
19-تصادف منجر به درگیری لفظی و ایجاد ترافیک سنگین
20- توقف بدلیل خرابی و زدن کاپوت به بالا بدون نصب علایم هشدار دهنده
21- عبور از سرعت گیر با گاز دادن بیشتر
22- بی توجهی به حقوق عابران پیاده
22-پیاده و سوار کردن مسافر در هر جا که دلشان بخواهد
23-حرکت زیگزالی با شعار اینکه «همه جای خیابان سرای من است»
24- سر چهار راه در حالت زرد حق با متخل است
26-صدای ضبط صوت و موزیک و موسیقی پاپ و تکان دادن سر در حالت «چیزی شبیه مستی»
27- در مسیرهای پر پیچ و خم حرکات موزون انجام دادن
28- دور زدن بر روی خطوط ممتد و هر جا که دلمان بخواهد
29-بوق زدن و شنیدن فاحش دیگران
30- راه ندادن به آمبولانس و ماشین آتش نشانی
31-ورود به خط ویژه اتوبوس (با ماشین و مخصوصاً با موتور و ایجاد راه بندان و سوء استفاده از ضعف اعمال قانون توسط مجری قانون)
32-کلاه ایمنی تشریفاتی داشتن
33-حمل بار اضافی (3 نفر به همراه بار با ارتفاع بلند)
35- ورود به محدوده طرح ترافیک (داخل بازار )
36-با چراغ خاموش حرکت کردن در شب و خاموشی  و چراغ راهنمایی ماشین و تکان دادن دست به جای چراغ راهنما

بنظر شما از کجا باید شروع کنیم؟ ای کاش فرهنگ استفاده از خودرو و رعایت  قوانین رانندگی  را خوب و کامل یاد بگیریم .


89/3/16
12:14 صبح

راستی و درستی میراث گران بها

بدست ابرهیم باباپور در دسته راستی، درستی، صداقت

می گویند صداقت یعنی ظاهر و باطن یکی باشد و از دروغ هم پرهیز کنیم. راستی رنگ صداقت را می شناسید؟ پروین اعتصامی این شاعره همشهری مان می گوید:
آنکه درش روز کرم بسته بود/قفل در حق نتواند گشود
طاعت بی صدق و صفا هیچ نیست / این همه جز روی و ریا هیچ نیست
و سعدی نکونام هم اضافه می کند:
اگر راست سخن گویی و در بند بمانی/ به زانکه دروغت دهد از بند رهایی
اما اگر از پند و موعظه و ارشاد بگذریم باید بعنوان یک شهروند اذعان کنم در مدیریت اجرایی و بعضی شهروندان متاسفانه این دو گوهر (راستی و درستی) خیلی کمیاب شده است و ظاهراً مشتری خیلی کمی دارد. شاید راحت تر بگویم که تعریف و تمجید در حضور زیاد و غیبت کردن در پشت سر الی ماشاءالله.
خودمان هستیم، نکند با پرهیز از صداقت به تملق روبیاوریم و زبانم لال اگر با همدیگر روراست نباشیم که آیا چیزی غیر از فاجعه را می توان مطرح کرد.
من نمی خواهم از مردم و شهروندان شهرم گلایه کنم ولی با جسارت فراوان می خواهم بگویم دوری از صداقت شاید نخستین مرحله دروغ گویی هم باشد. یعنی هر چه می شنویم (واقعیت یا شایعات ) بلافاصله نقل می کنیم . حتماً می دانیم که این همه خبر روزانه که به گوشمان می خورد همه راست و درست نیستند. پس اگر بدون تامل در صحت و سقم اخبار هر چه را که بشنویم با دیگران نقل کنیم با پخش شایعات خودمان را در دام دروغ گویی و آبرو ریزی و تشویش افکار و تفرقه افکنی و بی اعتمادی انداخته ایم که نهایتاً موجب عقب ماندگی و فرصت سوزی خواهد بود.
قبول زحمت بررسی و تحقیق و یکرنگی و صفا مورد انتظار است!